اثر النا بهار، هنرمند طراح، یکی از آثار تأثيرگذار نمایشگاه THE UNTITLED QUEER ART PROJECT بود.
نمایشگاه THE UNTITLED QUEER ART PROJECT از تاریخ شانزدهم تا هجدهم ماه ژوئن سال ۲۰۲۳ توسط Milano Pride در شهر میلان ایتالیا و با موضوعیت هنر کوئیر برگزار شد. در این نمایشگاه آثار متعدد افراد جامعهی +LGBTQ و حامیان این جامعه به نمایش درآمد، که یکی از جالبتوجهترین آنها فرشی مزین به نام جانباختگان قیام ژینا توسط النا بهار، هنرمندِ طراح، بود.
النا در رابطه با دعوت وی به این نمایشگاه و اثر خود بیان میکند: «از آنجایی که پیش از این هم در حوزهی پژوهش و طراحی فعالیت داشتهام و در تیم برگزارکنندگان نمایشگاهی در مدرسهی طراحی دانشگاه پلیتکنیک میلان بودهام، اثر من توسط کنشگرهای شهر میلان دیده شد و از من برای مشارکت در این نمایشگاه و گفتوگویی حول اثرم، دعوت به عمل آمد».
وی در توضیح اثر خود بیان میکند: «کار من یک فرش بود که ابتدا از تاریخ ششم تا سیزده ماه ژوئن سال ۲۰۲۳ در لابی مدرسهی دیزاین دانشگاه پلیتکنیک میلان به نمایش درآمده بود. این فرش ایرانی، حاوی اسامی ۵۰۰ تن از قربانیان خیزش اخیر در ایران است. برخی از این اسامی را ناشناس نوشتهام، چون میدانم نامهای موجود شامل همهی افرادی نیست که جان خود را از دست داده و کشته شدند. در نمایشگاه نیز توضیح دادم که به احتمال زیاد بسیاری از این اسامی از جامعه +LGBTQ بودهاند که خانوادهها به دلایل متعددی از جمله امنیت و همچنین معضل فرهنگی رایج، هرگز هویت آنها را آشکار نکردند و این مسئله برای ما بسیار ناراحت کننده است، چرا که گویا این افراد هرگز وجود نداشتهاند.»
برنامهی نمایش فرش در نمایشگاه به صورت اینتراکتیو پیش رفت؛ به این صورت که افراد دارای حس نزدیکی و همدلی با خیزش انقلابی ایران، پیامهای خود مشتمل بر احساسات و حمایتشان بر روی ریسههایی که به فرش ضمیمه میشد، بنویسند تا به این صورت پیام آنها به مردم ایران منتقل شود. به همین دلیل، افراد زیادی در مراسم نمایش فرش مشارکت داشتند.
النا درمورد دلیل انتخاب فرش به عنوان این اثر هنری میگوید: «برای انتخاب فرش از قالیچهی پرنده الهام گرفتم چون در نظر دارم که این فرش بتواند طی زمان بیشتری پیامهای بیشتری در مراسمها و تجمعهای بینالمللی که در اروپا برگزار میشود را نشر دهد».
وی در رابطه با ایدهی این اثر میافزاید: «دلیل نوشتن اسامی ایجاد امکان برقراری ارتباطی عمیق با هر یک از افراد کشته شده و داستان زندگی آنها بود. چرا؟ چون آن اسامی صرفا هشتگ و نام و نام خانوادگی نیستند، بلکه حاوی رویاها، آرمانها، آرزوها و زندگیها هستند. من اسم سارینا اسماعیلزاده را از این فرش جدا کردم و به کنسرت هری استایلز بردم و هری استایلز در طی واکنش نشان داد. واکنش وی، هر چند هم کوچک، اما برای من واکنش به اسم سارینا که در زمان زندگیاش از طرفداران هری استایلز بود، حائز اهمیت است».
اثر النا بهار، در طی دو روز نمایش مورد بازخوردهای مثبت فراوانی قرارگرفت و همچنین موجب همدلی حاضرین با کشتهشدگان ومردم ایران شد.
وی به استقبال گسترده از اثر توسط حاضرین در نمایشگاه اشاره کرده و بیان میکند: «باید به این حقیقت اعتراف کنم که نه تنها برای من، بلکه برای تمام تیم برگزار کننده و حامی مالی نمایشگاه، غافلگیر کننده بود! شما در چنین شرایطی واقعا تحت تاثیر قرار میگیرید، چون شاهد این هستید که بازدید کنندهها پس از نوشتن پیامهای خودشان به شما نزدیک میشوند و میگویند که هر زمان به این اسامی نگاه میکنند حاضر هستند هر اقدامی که از دستشان برمیآید انجام بدهند تا بتوانند کمکی کرده باشند».
وی در رابطه با همدلی افراد بیان میکند که افرادی با زبان متفاوت همدلی داشتند و سعی میکردند تا درمورد جانباختگان و وضعیت معترضین داخل ایران مطلع بشوند.
«یک نمونه این بود که در شهر پاریس و در محل اجرای هری استایلز برخی از طرفدارهای وی در مورد سارینا و روایت او پرس و جو کردند، من هم توضیح دادم که این تنها یکی از روایات بسیاری هست که هرگز بیان نشدهاند. در همین میان یکی از حضار بیان کرد که تمایل دارد پیامی را بنویسد و خوشبختانه روی قسمت جدا شده از فرش که همراه خودم داشتم، یک ریسه نیز ضمیمه شده بود و بدین ترتیب پیامی از شهر پاریس به این فرش ضمیمه شد. این کار خیلی معنی دارد و شاخصترین ویژگی این اثر است که ارتباط با این عزیزان در عمیقترین سطح خود حفظ شود».
النا همچنین درمورد برنامههای آینده برای نمایش اثر میگوید: «با وجود آنکه ممکن است تغییراتی در نحوهی نمایش این اثر اعمال شود، اما ایده و محتوا حفظ خواهد شد، به این دلیل که مهم ترین ویژگی این اثر حفظ تعامل است. لازم به ذکر است که این وجه ممیز که منجر به ایجاد یک ارتباط فرامکانی میشود شامل فعالیت بسیاری از کنشگرها که در شهرهای مختلف اروپا تغییر مکان میدادند نیز میشود. یکی از این افراد مسعود حمیدفر است؛ زمانی که او و دوستانش را در بروکسل ملاقات کردیم و از راهپیماییهای هزار کیلومتری و تحصنهای آنها شنیدیم، فعالیتهای این عزیزان برای به وجود آوردن این تعامل بسیار الهام بخش بود».
در نهایت و به عنوان کلام آخر میگوید: «در این فرش ما راوی بسیاری از رویدادها هستیم و خوانش این رویدادها دارای اهمیت بسیار زیادی است، اگرچه ممکن است این روایات به مفاهیم و زبانهای مختلف خوانده شوند. چه خوب اگر بر این حقیقت نیز آگاه باشیم که باید در خوانش این روایات، حقیقت به همان شکل که وجود داشته است الحاق شود، حتی در صورتی که عوامل مختلف سعی در تحت تاثیر قرار دادن آنها داشته باشند. کوتاه میگویم، امیدوارم که طول این روایات بلندتر نشود».