– بخش اول –
در روز چهارشنبه، تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ شمسی، سازمان نظام روانشناسی و مشاورهی کشور، بیانیهای در پی برگزاری کارگاههایی با موضوع «خودکشی در افراد همجنسگرا» منتشر کرد. در این بیانیه با زبانی سوگیرانه به انگزنی و بیمارانگاری افراد +LGBTQ پرداخته شده و به نوعی، ضمن توجیه خشونت و تبعیض نظاممند علیه جامعهی +LGBTQ در ایران، درمان تبدیلی هم که مصداق بارز خشونت پزشکی بوده توجیه و تبلیغ شده است. نگالری قصد دارد که در قالب رشتهای از گزارشها به بررسی این موضوع بپردازد. متن پیش رو، نخستین شماره از این مجموعه است.
در متن این بیانیه با زبانی کنایهآمیز اشاره شده که به دلیل محدودیت دانش جامعه، حتی برای «قشر تحصیلکرده» نیز نیازهای افراد +LGBTQ در اولویت قرار ندارد. این نگرش، علاوه بر آنکه مصداق نادیده گرفتن بخشی از افراد جامعه است، توجیهگر تبعیضات نظاممند هم هست. به بیان دیگر، در این بیانیه با اتکا بر اقلیت بودن افراد جامعهی +LGBTQ ضمن شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت نهادی که وظیفهی اصلی آن، کمک به بهبود سلامت روان عموم افراد جامعه است، نادیده گرفتن سایر نیازهای اساسی و حقوق اولیه این افراد نیز توجیه شده است.
همچنین در طی بیانیه نظریات نادرستی در مورد ارتباط خودکشی با هویت افراد +LGBTQ مطرح شده است. به علاوه، به صورت مکرر از عبارت «مبتلایان» برای توصیف این افراد استفاده شده که نشان از رویکرد سوگیرانه و بیمارانگارانهی آنها دارد. در ادامه با تقلیل مباحث علمی و همراستا با موازین حقوق بشری، به موضوعاتی «وابسته به غرب» به حقوق اولیه این افراد جنبهی نظریهی توطئه داده شده و به صورت مسئلهای ناچیز و بیاهمیت توصیف شده است.
اما آنچه که فراتر از محتوای بیانیه قابل توجه است، همزمانی انتشار آن با دیدار رئیس این سازمان با جمعی از اساتید جامعهالمصطفی است؛ به گزارش روابط عمومی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، صبح روز چهارشنبه، برخی از مدیران و اساتید جامعهالمصطفی با دکتر علی فتحی آشتیانی، رئیس سازمان، دیدار کردند. در این دیدار، حجتالاسلام محمدمهدی صفورایی، مدیر گروه روانشناسی، حجتالاسلام جعفر هوشیاری، عضو هیئت علمی گروه روانشناسی، و حسین رستمی، مدیر مرکز مشاوره حسان جامعهالمصطفی حضور داشتند.
به نظر میرسد که این بیانیه تحت تأثیر نشستهای مشابه و به قلم افرادی نوشته شده که هدف آنها تشدید کوئیرفوبیای عمومی و امنیتی کردن گفتمان مربوط به جنسیت و هویت جنسی در فضایهای مختلف از جمله فضاهای دانشگاهی ایران است. این رویکرد میتواند به محدود کردن دامنه فعالیتهای گستردهای مرتبط با حقوق کودک و نوجوان، زنها و البته فعالیت پزشکهایی با رویکرد غیرسوگیرانه نسبت به مسائل جنسیت و هویت جنسی، منجر شود.
این امنیتیسازی به وضوح در بخشهایی از بیانیه نمایان است، به ویژه در جایی که نیازهای جامعه +LGBTQ به دغدغههایی نسبت داده شده که در ایران در تضاد با دین و فرهنگ اسلامی محسوب میشوند. همچنین، عبارتهایی که در ادبیات جمهوری اسلامی به اتهامات امنیتی علیه کنشگرهای این حوزهها تبدیل شدهاند، باید به دقت مورد توجه قرار بگیرند.
در پایان، شایان ذکر است که راهاندازی برخی موسسات آموزش سلامت روان مانند «مرکز مشاوره سبل السلام» با رویکرد اسلامی-قرآنی، در تضاد با علوم روز روانشناسی و روانپزشکی، ادامه دهندهی این نگرشهای آسیبزا هستند. این موسسهها با رویکردهای مذهبی، زنگ خطری برای قرارگرفتن طیف گستردهای از افراد جامعه +LGBTQ و سوق دادن آنها به درمانهای اصلاحی در تحت پوشش خدمات مشاوره و روانشناسی است.